مدتی این مثنوی تاخیر شد... با عرض معذرت از همراهان عزیزم بخاطر تاخیری که در قصه شد.پیریه دیگه بی درنگ می رم سراغ قصه... قصه امروز مربوط می شه به کرامت ابراهیم ادهم و شگفت زده شدن امیر توضیح: ابراهیم ادهم در ابتدا شاه بلخ بود ، ولی پس از مدتی متحول می شود.تاج و تخت را رها کرده و به طریقت تصوف وارد و به مراتب بالایی نایل میشود روزی شیخ ابراهیم ادهم بر لب دریا نشسته بود. در آنجا مشغول به دوختن خرقه اش بود که ناگاه امیری به شیخ رسید ، وقتی ابراهیم را شناخت بنا به رسم گذشته که او امیر بود به سرعت بر او سجده کرد. وقتی سر از سجده برداشت به خرقه پشمینه و پاره او نگاهی کرد ، دید او از گذشته بسیار تغییر کرده، بطوری که گویا از امیر بودن گذشته او در وی اثری نیست.آن مرد که شگفت زده از اینکه ابراهیم آن سلطنت و ثروت را رها کرده و فقر را برگزیده است.در دلش تصور کرد ، ابراهیم اشتباه کرده است. شیخ بلافاصلهمتوجه شد که امیر چه فکری کرده است ، و از باطن او آگاه شد ،برای اینکه به او بفهماند که اشتباه کرده است بلافاصله سوزن خود را در دریا انداخت ، و آن سوزن را صدا زد! ناگاه تعداد زیادی ماهی که هر کدام سوزنی از طلا در دهان داشتند ، از آب خارج شدند و آنها را جلوی شیخ گرفتند! شیخ به امیر فرمود: به نظر تو سلطنت بر قلبها بهتر است یا این سلطنت مادی تو؟ شیخ را همه دوست دارند حتی آن ماهیان. آن امیر ، وقتی این جملات را از شیخ شنید و دیدحتی ماهیان هم به او محبت میکنند و او را دوست دارند؛ با دید گریان سجده کرد ، و به خود گفت ای نادان ! تو با چه کسی بحث میکنی ، با کسی که قلب ماهیان هم نفوذ میکند!؟ چرا به کسی که اینقدر با محبت است بد می گویی ، اینقدر عیب جو و مغرض نباش!
--------------------------------------------- اما الغرض ... اخیرا سایت اینترنتی Center for Strategic and International Studies با نام مخففcsis در صفحه نخست خود با درج مطلبی تحت عنوان انتشار نتایج یک نظرسنجی گسترده از شهروندان ایرانی نوشته است: 79 درصد از ایرانی ها خواستار انتخاب مستقیم رهبر خود بدون واسطه مجلس خبرگان و بوسیله یک رفراندوم یا انتخابات عمومی هستند. برخی از سایت های خبری داخلی نیز با انتشار گسترده این مطلب در صفحه نخست خود( راهبرد آنلاین) به دنباله رویی از رهبران نابینای خود که در تاریکی شب حرکت می کنند پرداخته اند. آنچه مسلم است راهپیمایی ها ، شرکت گسترده مردم در انتخابات مجلس خبرگان رهبری و آگاهی و هوشیاری مردم ایران در برابر دسیسه های دشمنان داخلی و خارجی خود است... اما چند لینک دیگه در این زمینه: متن کامل این خبر فیلم کامل مراسم انتشار این خبر
از ننه شهرزاد به پادشاه پادشاهان اما بعد از احترام و درود فراوان من (یعنی ننه شهرزاد) حالم بسیار بسیار خوب است اما از دوری شما رنجش خاطر آزارم می دهد. امیدوارم به زودی به نزدتان شرفیاب شوم و آنچه بر من گذشت را برایتان تعریف کنم... من در نهایت صحت و سلامت به دروازه شهر شیراز رسیدم و الان که این نامه را چاپار به دستتان می رساند مردم را می بینم که دسته دسته به استقبالم آمده اند. خلاصه اوضاع خوب است و اصلا جای هیچ نگرانی نیست. برای وصول اطمینان شما نقاش باشی از تعدادی امارت و بقعه که از زیبایی های این شهر است چند نقاشی کشیده است که به چاپار می دهم تا به شما برساند. با احترام فراوان بدرود
ننه شهرزاد هزار و یکشب با خدا و بی خدا. هزار و یکشب تنها و بی پناه به همراه دوستان و اقوام و آشنایان در کویرهای سرسبز و دریاهای سراب. هزار و یک شب در یک سفر بی پایان. سفری که به آن سوی جاده ها منتهی می شود
بی درنگ می رم سراغ قصه...
